به گزارش راهبرد معاصر، حتی اگر پرسپولیس قهرمان نشود، باز هم میانگین امتیازگیری سرخها در لیگ بیستویکم بسیار خوب بوده است. معمولا میانگین کسب ۲امتیاز از هر بازی برای قهرمانی در لیگ ایران کافی است و تنها در فصل گذشته بود که سپاهان با وجود عبور از این حد نصاب، فاتح جام نشد. امسال هم پرسپولیس از ۲۶بازی ۵۴امتیاز گرفته و به میانگین ۲.۰۷امتیاز از هر مسابقه رسیده است. اینکه قرمزها احتمالا قهرمان نمیشوند، فقط بهخاطر عملکرد فوقالعاده استقلال است؛ بنابراین نباید جای انتقاد چندانی از کادرفنی پرسپولیس باقی بماند، اما در عین حال چند ابهام منطقی جدی در عملکرد گلمحمدی وجود دارد که دفاع از او را دشوار میکند.
در مورد رقم قرارداد یحیی حرف و حدیثهای بسیار زیادی وجود دارد و گمانهزنیها و اخبار غیررسمی از ۱۵میلیارد تومان برای خودش تا یک میلیون و ۱۰۰ هزار دلار برای خودش و دستیارانش متنوع است. طبیعتا تا زمانی که یک منبع رسمی در این مورد اظهارنظر نکند، واقعیت ماجرا روشن نخواهد شد. هر چه باشد، اما بهنظر میرسد گلمحمدی به اندازه یک سرمربی خوب خارجی (در حد برانکو یا کالدرون) و چه بسا حتی بیشتر از آنها پول میگیرد. به این موضوع باید هزینه انتقال این مربی از پدیده مشهد به پرسپولیس و غائله ۳ساله ایجاد شده در این مورد را هم بیفزایید. پس یحیی برای قرمزها گران در آمده و توقع هم از او بالاست. اگر گلمحمدی یک رقم متعارف دریافت میکرد، شاید میشد بعضی کم و کسریهای کار او و دستیارانش را نادیده گرفت، اما حالا اغماض سخت است.
جوانگریزی عجیب
به داستان وحید امیری نگاه کنید؛ یک ستاره ارزشمند ملی قبل از بهبودی کامل مصدومیتش روانه میدان میشود، آسیبدیدگی او شدت میگیرد و حالا باید زیر تیغ جراحی برود. این در حالی است که جوانی مثل علی شجاعی به راحتی میتوانست به جای امیری به میدان برود و وینگر توانای تیم ملی ایران را از ریسک معاف کند. گلمحمدی، اما هیچ اعتقادی به جوانان ندارد؛ حتی آنهایی که خودش خریده و مدتهاست کنار تیم هستند. وحید ممکن است بابت این سهلانگاری کادرفنی تاوان سنگینی بپردازد و چه بسا حتی حضورش در جامجهانی به مخاطره بیفتد. عجیبتر اینکه یحیی یکبار دیگر هم در بازی سوپرجام همین ریسک را در مورد امید عالیشاه انجام داد و باعث تشدید مصدومیت شاگردش شد. در حقیقت گلمحمدی آنقدر از بازی دادن به بازیکنان جوان میترسد که حتی حاضر است درصورت لزوم از ستارههای مصدوم به جای آنها استفاده کند. در نتیجه هیچچیز عجیبی نیست که او در ۳ سال گذشته هیچ استعداد جوانی را به پرسپولیس معرفی نکرده است. با شرایط فعلی، آینده باشگاه حسابی در خطر است.
خشم بیپایان
داستان اعتراضهای بیپایان و پیدرپی یحیی گلمحمدی هم که اصلا نیازی به بازگویی ندارد. باورکردنی نیست که سرمربی پرسپولیس حتی در دوران تحمل محرومیت هم از روی سکوها پایین میآید تا به داور بازی با ذوبآهن اعتراض کند. او فصل گذشته ۷ کارت زرد و ۲ کارت قرمز از داوران گرفت و این فصل هم رکورد اعتراض و غرولند را شکست. خشم و خشونت یحیی فقط به کنار زمین محدود نمیشود و او خیلی مواقع در مصاحبههایش هم سراغ ایراد گرفتن از داوران و سایر مسائل میرود. همه اینها در تیمی اتفاق میافتد که در سالهای اخیر عادت کرده بود از حواشی بکاهد و فقط روی متن متمرکز باشد. وقتی یحیی چنین رفتارهایی انجام میدهد، از بازیکنانش چه انتظاری میتوان داشت؟ اتفاقا سرپیچی رامین رضاییان از دستور تعویض، در تناسب با کاراکتر سرمربی تیم است. به این ترتیب یحیی به نوعی گنجینه ارزشمند سکوت و آرامش را از پرسپولیس میگیرد که بهراستی خسران بزرگی است.